متن آهنگ من ساده فکر میکردم دوباره بهم میخندی مازیار فلاحی


توی تنهایی و غربت میونه این همه ظلمت♬♫ من عروسکه تو بودم تویه این اتاق خلوت♬♫ با تمومه بی کسی هام با همه دلبستگی هام♬♫ تو یه شب برام نوشتی که میری از دله چشمام♬♫ وقت ده سالگیه تو هی تو رو نگاه میکردم♬♫ با زبونه بی زبونی هی تو رو صدات میکردم♬♫ یه روزی اما دوباره یکمی نگام میکردی♬♫ منه ساده فک میکردم دوباره بهم میخندی♬♫ بعد پنج سال غم دوری اومدی یواش سراغم♬♫ منو تو کمد گذاشتی تو دله سیاهی و غم♬♫ حالا چهل ساله که اینجام خیلی خسته خیلی تنهام♬♫ لباسام یکم چروکه پره خاکه تو نفسهام♬♫ تا یه روز یه نوری اومد لای در یواشی وا شد♬♫ صورت یه بچه بودو مثه فیلمو قصه ها شد♬♫ منو آهسته بغل کرد تویه دستای ظریفش♬♫ انگاری بود همه دنیام تویه آغوشه لطیفش♬♫ یه صدایه آشنایی تویه نور نصفه نیمه♬♫ ♬♫میگفت ای وای این عروسک ماله وقت بچگیمه